نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت

امام صادق (ع) فرمودند: 'کسی بر محل سکونت امام زمان (عج) آگاهی نمی یابد، نه فرزندان او و نه شخص دیگری جز خدمتکار حضرت مهدی (عج).'

 

 

  بدون شک امام عصر (ارواحناه فداء) در شهر سامرا به دنیا آمدند. آن حضرت (عج) تا روز شهادت امام حسن عسکری (ع) در منزل پدرشان در شهر سامرا بودند.

حکیمه، عمه امام حسن عسکری (ع) چندین بار حضرت مهدی (ع) را پیش از شهادت امام حسن عسکری (ع)در خانه پدرش دیده بود و امام حسن عسکری (ع) در یکی از ملاقات های احمد ابن اسحاق با ایشان که در منزل آن حضرت (ع) بود، فرزند خود را به او نشان دادند. (بشاره الاسلام، ص 167)

یعقوب بن منقوش از امام عسکری (ع) پرسیده بود: مولای من! بعد از شما چه کسی به امامت می رسد؟ حضرت (ع) فرمودند: پرده را کنار بزن. او نیز پرده را کنار زد و کودکی از پس پرده بیرون آمد و بر زانوی پدر نشست.

امام عسکری (ع) در حال احتضار به پیشکار خود به نام عقید فرمودند: "وارد اتاق شو، کودکی را در حال سجده می بینی، او را نزد من بیاور." (کتاب الغیبه، ص 165)

در دوران غیبت صغری که حدود 74 سال طول کشید، محل سکونت حضرت مهدی (ع) مشخص نبود. به نظر می رسد آن حضرت (ع) در عراق سکونت داشتند، زیرا چهار نایب خاص آن حضرت (ع) که با ایشان رابطه مستقیم داشتند، در عراق به ویژه در شهر بغداد می زیستند. و از اینکه نامه های مردم را می گرفتند و به حضرت (ع) می رساندند و جوابش را دریافت می کردند می توان حدس زد که حضرت (ع) محل سکونت خود را در جایی قرار داده بودند که امکان دسترسی نایبان و تماس با حضرتش آسان باشد؛ بدین جهت، جز این چهار نفر کسی از محل سکونت آن حضرت (ع) اطلاعی نداشت.

امام صادق (ع) می فرمایند: برای قائم (ع) دو غیبت است، یکی از آن دو کوتاه و دیگری طولانی. در غیبت نخست کسی جای او را نمی داند، مگر شیعیان خاص او." (بحارالانوار، ج 52، ص 155)
به نظر می رسد منظور از شیعیان خاص، نواب اربعه باشند.

دوران غیبت کبری

امام صادق (ع) به ابوبصیر فرمودند: "والنعم المنزل طیبه"

علامه مجلسی می گوید: همین جمله دلالت می کند که آن حضرت (ع) بیشتر در مدینه و اطراف آن می باشد. (بحارالانوار، ج 52، ص 158) امام باقر (ع) به کوه طوی اشاره فرمودند. (تفسیر عیاشی، ج 2، ص 56) با این وجود هیچ کس محل سکونت ایشان را نمی داند.

امام صادق (ع) فرمودند: "کسی بر محل سکونت امام زمان (عج) آگاهی نمی یابد، نه فرزندان او و نه شخص دیگری جز خدمتکار حضرت مهدی (عج)." (بحارالانوار، ج 52، ص 153)

امام عصر (ارواحناه فداء) به ابراهیم بن مهزیار فرمودند: "پدرم از من پیمان گرفته که در سرزمین پهناور و دوردست مسکن گزینم تا از نیرنگ های گمراهان و متمردان امت تازه به دوران رسیده و گمراه، نهان و مصون باشم. این پیمان مرا بر فراز تل های بلند و ریگزارها و سرزمین های مورد اطمینان افکنده است." (با خورشید سامرا، ص 82)

علامه مجلسی از علی ابن فاضل داستان ورودش به جزیر خضراء را نقل کرده است. گرچه علی بن فاضل در این جزیره موفق به دیدار امام زمان (ع) نشده است اما وی از ملاقات هایی که با برخی داشته، چنین استنباط کرده است که این جزیره محل سکونت آن حضرت (ع) است.

برخی با استناد به این ماجرا می خواهند بگویند محل سکونت امام زمان (ع) در همین جزیره است. برخی دیگر پا را فراتر نهاده با منطبق نمودن اوصاف جزیره خضراء که اطراف آن را آب های سفیدی گرفته است بر مثلث برمودا عقیده دارند که این مثلث محل زندگی امام زمان (ع) است و می گویند: کسی نمیت واند به آن محل برسد، زیرا هر چه قدرت های بزرگ تلاش کرده اند به آن برسند، بی نتیجه بوده است. (جزیر خضراء افسانه یا واقعیت، ص 47)

این نظریه صحیح نیست، زیرا اولا کسی از محل زندگی امام عصر (ارواحناه فداء) اطلاع دقیقی ندارد، ثانیا اصل ماجرای علی بن فاضل به دلیل تناقضاتی که در آن مشاهده می شود، مورد خدشه است و از اصل درستی برخوردار نیست تا چه رسد به انطباق برمودا بر آن جزیره مورد ادعا.
علامه حسن زاده آملی می گوید: "مرحوم حاجى نورى راجع به جزیره خضراء روایتى نقل کرده است . یکى از فواید محضر شریف علامه شعرانى این است که ایشان باز حاشیه اى در اینجا دارند که ما آن حاشیه را در هزار و یک نکته آوردیم.

ایشان مى فرمود که جزیره خضراء الان هم هست . از بلاد اندلس است . جزیره اى است خیلى سبز و خرم . نوعا جزیره ها خضراء هستند.ولى آن جزیره ویژگى خاصى دارد. مهدى فاطمى آن جا را پایتخت خودش قرار داد و محل حکومتش بود. بعد این مهدى فاطمى و جزیره خضراء، سر زبانها افتاد و دهان به دهان نقل شد، و بعضى از این جهال نقله ، مهدى فاطمى را تبدیل کردند به حضرت مهدى بقیه الله (عج ) و ایشان را در جزیره خضراء اسکان دادند. و جزیره خضراء را با مثلث برمودا ارتباط دادند. چه کارها کردند، چه چیزها دنباله این حرف آوردند و دیگران هم گرفتند این را در این کتاب و آن کتاب نوشتند.

راجع به این مثلث بومودا که خیلى حرفش هست، هم همین طور. متاءسفانه آقایان فرمایشى را که مى شنوند اینها را مى آورند اسناد مى دهند به دین و آیین . به دین شریفى که یکپارچه برهان و عقل است: قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین."

برخى روایات جایگاه خاصى را براى امام زمان(ع) نام نمى‏برد، ولى از حضرت (ع) به عنوان فردى یاد مى‏کند که با مردم و در میان مردم و با آنان حشر و نشر دارند و به گونه‏اى ناشناس زندگى مى‏کنند. امام صادق(ع) فرمودند: "صاحب الامر شباهتى نیز به حضرت یوسف پیامبر(ع) دارد جاى انکار نیست که خداوند با حجت خود همان کارى را انجام دهد که با یوسف انجام داد. صاحب الزمان(ع)، آن مظلوم حق از دست داده، در میان مردم رفت و آمد مى‏کند و در بازار قدم مى‏نهد و گاهى بر فرش منزل‏هاى دوستان مى‏نشیند، لیکن او را نمى‏شناسند تا زمانى که خداوند به وى اذن دهد تا وى خود را معرفى کند، آن گونه که یوسف(ع) اجازه داد هنگامى که برادرانش گفتند: تو یوسفى؟ گفت: آرى من یوسفم".(کتاب الغیبه، ص 164)

یکی از مکان هایی که بنابر روایت امام صادق (ع) حضرت مهدی (عج) در آنجا حضور پیدا می کنند، صحرای عرفات است. امام زمان (ع) همه ساله در ایام حج در عرفات حضور پیدا می کنند.
امام صادق (ع) فرمودند: زمانی فرا می رسد که مردم امام زمان خود را نبینند امام (ع) آنها ایام حج آنها را می بیند ولی آنها او را نمی توانند ببینند. (کافی، ج 1، ص 337)

بسیاری از علما در کربلا، نجف، کوفه، مدینه، مکه، مسجدالحرام و شهرهایی که دارای مکان های مقدس است، امام زمان (ع) را زیارت کرده اند.

دوران ظهور

در دوران ظهور، امام عصر (عج) در مسجد سهله که ده ها هزار پیامبر در آن نماز گزارده اند، اقامت دارند.

امام صادق (ع) به ابوبصیر فرمودند: "ای ابامحمد! گویا آمدن حضرت قائم (عج) به مسجد سهله را می بینم که همراه زن و فرزندان خود در آنجا اقامت می کنند."

ابوبصیر می گوید: عرض کردم: آیا مسجد سهله منزل ایشان خواهد بود؟ حضرت فرمودند: آری این مسجد منزل ادریس (ع) است و خداوند پیامبری مبعوث نکرده مگر آنکه در آنجا نماز خوانده است. هر کس در این مسجد بیتوته کند، مانند آن است که در چادر و خیمه پیامبر (ص) اقامت کرده است. (بحارالانوار، ج 52، ص 317)

باشگاه خبرنگاران



:: بازدید از این مطلب : 676
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 20 اسفند 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت

عارف وارسته حضرت آیة الله بهجت درباره امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرمودند: حضرت غائب (عج) دارای بالاترین علوم است

 
 
 

 آیة الله بهجت می فرمودند: آیا نباید در فکر باشیم و با تضرّع و زاری برای ظهور فرج مسلمان‌ها و مصلح حقیقی: حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دعا کنیم؟!(2)

شرایط خواندن دعای فرج

از مهم‌ترین دعاها، دعای فرج امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. دعای تعجیل فَرج، دوای دردهای ما است.(3) روایت دارد که در آخرالزّمان همه هلاک می شوند به جز کسی که برای فرج دعا می کند. گویا همین دعا برای فرج، یک امیدواری است و یک ارتباط روحی با صاحب دعا است. همین، مرتبه ای از فرج است.(4)

خواندن دعای فرج در نظر ایشان همراه با شرایطی به شرح زیر است:

1. توبه از گناهان

آیة الله بهجت می فرمودند: بهترین کار برای به هلاکت نیفتادن در آخرالزّمان، دعای فرج امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است؛ البته دعایی که در همه اعمال ما اثر بگذارد. قطعاً اگر کسانی در دعا جدّی و راستگو باشند، مبصراتی (دیدنی‌هایی) خواهند داشت. باید دعا را با شرایط آن خواند و «توبه از گناهان» از جمله شرایط دعا است.

ایشان می‌فرمودند: ترک واجبات و ارتکاب محرمات، حجاب و نقاب دیدار ما از امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.

تا رابطه ما با ولیّ امر، امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قوی نشود، کار ما درست نخواهد شد.و قوّت رابطه ما با ولیّ امر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هم در اصلاح نفس است.(5)

ترک معصیت، حاصل نمی شود به طوری که ملکه شخص بشود، مگر با دوام مراقبه و یاد خدا در هر حال و زمان و مکان و در میان مردم و در خلوت.(6)

اگر جلوی خود را در ارتکاب معاصی نگیریم، حالمان به انکار و تکذیب و استهزا به آیات الهی، و یا به جایی می رسد که از رحمت خدا ناامید می شویم!

اگر به قطعیّات و یقینیّات دین عمل کنیم، در وقت خواب و به هنگام محاسبه پی می بریم که از کدام یک از کارهایی که کرده‌ایم قطعاً حضرت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از ما راضی است؛ و از چه کارهایمان قطعاً ناراضی است.(7)

2. خلوص و صدق نیّت در دعا

راه خلاص از گرفتاری ها، منحصر است به دعا کردن در خلوات برای فرج ولیّ عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)؛ نه دعای همیشگی و لقلقه زبان...، بلکه دعای با خلوص و صدق نیّت و همراه با توبه.(8)

3. توسل به امام همراه با تضرّع و زاری

آیة الله بهجت می فرمودند: ابتلائات شیعه امروز بسیار زیاد است. از ظلم و ستم و بلا و فشاری که بر سر اسلام و مسلمانان به خصوص اهل ایمان می‌آید، کارد به استخوان رسیده است. بیماری‌های مختلف و حوادث زیاد شده است. باید در مشاهد مشرّفه و مواقف مهمّه برای رفع ابتلائات شیعه دعا کرد و تضرّع نمود. ما باید از همه بخواهیم که متوسل شوند و دعا کنند و تضرّع نمایند تا بلکه فرجی حاصل شود. دعای فرج اگر موجب فرج عمومی نشود برای دعا کننده موجب فرج خواهد بود. إن‌شاءالله چنانچه در بعضی از روایات آمده: «دعا کنید که در آن فرج شماست».

برخی از مردم به مرحوم آقای شیخ حسنعلی تهرانی متوسل می‌شدند و نتیجه می‌گرفتند؛ ولی متوجّه امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیستند. ما باید به بیش از این ها به امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) متوسل باشیم؛ تا نتیجه بگیریم. اگر اهل ایمان، پناهگاه حقیقی خود حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را بشناسند و به آن پناه برند؛ امکان ندارد که از آن ناحیه مورد عنایت واقع نشوند.

4. مقدّم دانستن تعجیل در فرج بر سایر حاجات خود

آیة الله بهجت پیرامون مقدّم دانستن تعجیل در فرج بر سایر حاجات خود می فرمودند: افسوس که همه برای برآورده شدن حاجت شخصی خود به مسجد جمکران می روند، و نمی دانند که خود آن حضرت چه التماس دعایی از آنها دارد که برای تعجیل فَرَج او دعا کنند!(9)

هر کدام در فکر حوایج شخصی خود هستیم، و به فکر آن حضرت [امام زمان (علیه السلام)] – که نفعش به همه برمی گردد و از اهمّ ضروریّات است - نیستیم!(10)

و در نهایت در نظر آیه الله بهجت «مهم تر از دعا برای تعجیل فرج حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دعا برای بقای ایمان و ثبات قدم در عقیده و انکار نکردن حضرت تا ظهور او می باشد.» (11)
به افرادی که پیش از ظهور در دین و ایمان باقی می مانند و ثابت قدم هستند، عنایات و الطاف خاصی می شود.(12) لازم نیست که انسان در پی این باشد که به خدمت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تشرّف حاصل کند؛ بلکه شاید خواندن دو رکعت نماز، سپس توسّل به ائمه (علیهم السلام) بهتر از تشرّف باشد.(13)

در پایان آوردن این سوال از آیت الله بهجت خالی از لطف نیست که فردی به ایشان عرض کرد:
این حقیر مشتاق زیارت امام عصر حضرت حجّت بن الحسن العسکری(عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشم، از حضرت عالی تقاضا دارم که مرا دعا کنید که به این سعادت نائل شوم! آیه الله بهجت در جواب فرمودند: زیاد صلوات، اهدای وجود مقدّسش نمایید، مقرون با دعای تعجیل فرجش؛ و زیاد به مسجد جمکران مشرّف شوید، با ادای نمازهایش.(14) الّلهمّ صلّی علی محمّد و ال محمّد و عجّل فرجهم.

 

ابنا



:: بازدید از این مطلب : 686
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 20 اسفند 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت



:: بازدید از این مطلب : 719
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 20 اسفند 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت

 



:: بازدید از این مطلب : 654
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 20 اسفند 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت

سایت هیئت مشتاقان کربلا راه اندازی شد.

 

www.moshtaghankarbala.ir

 

شامل:

 

مداحی های مداحان کشوری

 

مداحی های مداحان ملایری

 

اخبار،آدرس جلسات،تبلیغات و...

 

منتظرحضورشما هستیم.

 

به همین دلیل به اطلاع میرسانیم که دیگروبلاگ هیئت مشتاقان

کربلافعالیتی انجام نمی دهد.

 

جهت تعجیل درفرج امام زمان(عج)صلوات

 



:: بازدید از این مطلب : 989
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 15 بهمن 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت



:: بازدید از این مطلب : 914
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 9 بهمن 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت
بقلم :خضیر العواد
ترجمه: زهره غلامی 

 

 جفای امت در حق رسول الله (ص) ؛ از صدر اسلام تاکنون

رسول الله(ص) در تمامی صفات حسنه بر همه خلایق برتری داشت؛ تا آنجا که حبیب خداوند شد. ایشان کاری را انجام داد که هیچ کدام از صد و بیست هزار پیامبر قبلی نتوانسته بودند آن را عملی کنند؛ وی یک امت کامل را به عبادت خداوند فراخواند و موفق شد.

همه پیامبران و فرستادگان خداوند به سوی قوم خود فرستاده شدند؛ اما حتی خویشاوندان آنها نیز به رسالتشان ایمان نمی آوردند و در نتیجه دچار عذاب می‏شدند. نمونه آن قوم نوح، ثمود، لوط، شعیب و دیگر اقوام مشابه هستند.

حضرت نوح(ع) نهصد و پنجاه سال در میان قوم خود زندگی و تبلیغ کرد اما تعدادی انگشت شمار به وی ایمان آوردند؛ خداوند می فرماید: "ولقد أرسلنا نوحاً الى قومه فلبث فيهم ألف سنة إلا خمسين عاماً فأخذهم الطوفان وهم ظالمون"(1) یعنی: "وهمانا نوح را به سوی قومش فرستادیم پس هزار سال الاّ پنجاه سال در میانشان درنگ کرد، آن گاه طوفان آنها [را فرا] گرفت در حالی که آنان ستمکار بودند."

حضرت ابراهیم(ع) نیز موفق نشد قومش را ـ جز اندکی ـ هدایت کند و آنها را رها و از عراق به شام هجرت کرد.

حضرت موسی(ع) به سوی بنی اسرائیل فرستاده شد؛ کسانی که در اصل خدا را می پرستیدند اما تحریفات دینشان را تخریب نموده بود و موسی(ع) رفت تا آنان را از ظلم فرعون نجات دهد. اما ناسپاسی و نافرمانی قومش، ضرب المثل خاص و عام شد.

حضرت عیسی(ع) نیز به سوی بنی اسرائیل فرستاده شد؛ آنهم در زمانی که مانند زمان موسی(ع) تحریفات دینشان را فرا گرفته و ظلم و فساد همه جا بیداد میکرد و عیسی(ع) آمد تا آنها را به راه راست هدایت کند. اما خواستند که وی را بر صلیب کشند.

فاصله های زمانی میان پیامبران و فرستادگان زیاد نبود و از چند دهه تجاوز نمی کرد؛ "ثم أرسلنا رسلنا تترى كل ما جاء أمة رسولها كذبوه فأتبعنا بعضهم بعضا وجعلناهم أحاديث فبعداً لقوم لا يؤمنون"(2) یعنی: "پس آنگاه پيغمبرانى پى در پى بر خلق گسيل داشتيم و هر قومى كه رسولى بر آنها آمد تكذيبش كردند ما نيز يكى پس از ديگرى به سر نوشت قبلى ها دچار نموده سرگذشتى براى ديگران كرديم كه قوم بى ايمان از رحمت خدا دور باد".

اما فاصله زمانی که میان پیامبر اکرم(ص) و رسول قبلی اش عیسی(ع) واقع شد زمانی طولانی ـ حوالی پانصد و هفتاد سال ـ طول کشید؛ فاصله ای که طی آن، جامعه به صورت اساسی و ریشه ای به سمت شرک و عبادت بت ها پیش رفت؛ همانطور که در قرآن آمده است: "يا أهل الكتاب قد جاءكم رسولنا يبين لكم على فترة من الرسل أن تقولوا ما جاءنا من بشير ولا نذير فقد جاءكم بشير ونذير والله على كل شيء قدير"(3) یعنی: "ای اهل کتاب! همانا رسول ما پس از فترتی از رسولان به سوی شما آمده است در حالی که [حقایق را] برای شما بیان می کند تا نگویید: بشارت دهنده و اخطار کننده ای برای ما نیامد. بی تردید بشارت دهنده و اخطار کننده ای برای شما آمده است. و خدا بر هر چیزی تواناست".

حضرت محمد(ص) پیامبری بود که به سوی قومی بت پرست و مشرک فرستاده شد؛ قومی که جاهل ترین، عقب مانده ترین، متفرق ترین و سست ترین اقوام بود. پیامبر(ص) همه آزار و اذیت این قوم را تحمل کرد و فراتر از توان خود را برای هدایت این قوم صرف نمود تا آنجا که خداوند می فرماید: "طه ، ما أنزلنا عليك القرأن لتشقى"(4) یعنی: "قرآن را بر تو نازل نكرديم تا به رنج افتى"؛ و خود رسول الله(ص) می فرماید: "ما أوذي نبي مثل ما أوذيت"(5) یعنی: "هیچ پیامبری به اندازه من آزار و اذیت ندید".

پیامبر(ص) آنها را به راه راست هدایت نمود و از آنها امتی ساخت که در طول صدها سال در همه زمینه ها پیشرو و هادی بشریت شدند.

اما پاداش این تلاش و فداکاری بزرگ رسول الله(ص) و انتقال این قوم از عالم جهل، انحطاط، عذاب و عقب ماندگی به جهان علم، ترقی و سعادت چیزی جز جفا و ستم نبود، نه تنها جفا بلکه با پیامبر (ص) به دشمنی برخاستند و اهل و یارانش را شکنجه دادند، آواره کردند و کشتند ؛ به نحوی که در تاریخ هیچ امتی مانند آنها یافت نمی شود که به این شکل با خانواده و حواریون پیامبرش رفتار کرده باشد؛ آنهم در جائی که پیامبر (ص) در قبال مزد رسالت خود فقط مودت اهل بیتش(ع) را خواسته بود "قل لا أسئلكم عليه أجرا إلا المودة في القربى"(6).

این امت هنوز زمان زیادی از رحلت رسول خدا(ص) نگذشته بود که حقوق اهل بیتش را غصب کردند و به خانه دخترش صدیقه کبری(س) هجوم بردند و در منزل او را آتش زده و پهلوی حضرت را شکستند؛ ضربه ای که باعث شهادت فاطمه زهرا (س) شد، آنهم فاطمه ای که پیامبر (ص) در موردش می فرمود: "من عرف هذه فقد عرفها، ومن لم يعرفها فهي فاطمة بنت محمد، وهي بضعة مني وهي قلبي، وهي روحي التي بين جنبي، من أذاها فقد أذاني، ومن أذاني فقد أذى الله"(7) یعنی: "هر کس وی (فاطمه) را نمی شناسد بداند این دختر فاطمه دختر محمد است فاطمه پاره تن من، قلب من، و روح و جان من است، هر کس فاطمه را آزاد دهد مرا آزار داده و هرکس مرا آزاد دهد خدا را نارحت کرده است".

بسیاری احادیث دیگر در این مورد وجود دارد. خود اهل بیت(ع) می فرمایند: "ما منا إلا مقتول أو مسموم"(8) یعنی: "هیچکدام از ما نیست جز اینکه کشته و یا اینکه مسموم شده است."

این امت در برخورد با اهل بیت پیامبر(ص) و دشمنی با آنها نهایت تلاش خود را به کار بردند گویا سفارش پیامبر این بوده است؟!

اینک نیز برخی از منحرفان از اسلام حقیقی که دستشان به اهل بیت و اتباع پیامبر(ص) نمی رسد به سوی تخریب قبرهای آن گرامیان شتافته اند. دوستداران اهل بیت(ع) نیز از شر این قوم در امان نماندند و مصیبت ها و دردهایی که محبان اهل بیت(ع) این روزها شاهد آن هستند چیزی جز امتداد همان جفا و دشمنی این قوم نیست.

ای رسول خدا! تو چقدر بزرگ بودی که جاهل ترین و ضعیف ترین اقوم را به داناترین و قوی ترین آنها تبدیل کردی...

و ای امت! شما چه ستمکار بودید که به پیامبری که هدایتتان کرده بود پشت کردید و به دشمنی با اهل بیتش برخاستید...

ـــــــــــــــــــــــــــــــــ

1. سورة العنكبوت ـ 14

2. سورة المؤمنون ـ 44

3. سورة المائدة ـ 19

4. سورة طه ـ 1،2

5. مناقب آل أبي طالب ـ ج3 ـ ص247 و كشف الغمة ـ ج2 ـ ص 537

6. سورة الشورى ـ 23

7. نور الأبصار للشبلنجي ـ ص52

8. كفاية الأثر للخزاز القمي ـ ص 162 و منهاج الصالحين للشيخ وحيد الخراساني ـ ج1 ـ ص341



:: بازدید از این مطلب : 826
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 9 بهمن 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت



:: بازدید از این مطلب : 735
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 9 بهمن 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت

 

پس از وارد آمدن ضربات سهمگین به مقرهای اختفای تروریست‌ها و پراکنده شدن اعضای گروهک موسوم به داعش و دستگیری بسیاری از سرکردگان آن، نیروهای امنیتی عراق به تصاویر جدیدی از ابوبکر بغدادی، سرکرده جنایتکار داعش دست یافتند. 

 

 

به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ وزارت کشور عراق امروز نخستین تصویر «ابوبکر البغدادی» سرکرده داعش را رسانه ای کرد.

«سرتیپ سعد معن» سخنگوی وزارت کشور گفت: پخش این تصویر نشانه پایان کار این تروریست است و به زودی وی نیز یا بازداشت خواهد شد و یا به هلاکت خواهد رسید.

در بیانیه‌ای که وزارت کشور عراق منتشر کرده آمده است: پس از وارد آمدن ضربات سهمگین به مقرهای اختفای تروریست‌ها و پراکنده شدن اعضای گروهک موسوم به داعش و دستگیری بسیاری از سرکردگان آن، نیروهای امنیتی به تصاویر جدیدی از ابوبکر بغدادی، سرکرده جنایتکار داعش دست یافته اند و پیش از این هم نامه هایی را با دستخط وی یافته بودند که به خون بی‌گناهان رنگین بود.

این در حالی است که ستاد فرماندهی عملیات بغداد چندی پیش، از هلاکت راننده ابوبکر بغدادی در منطقه طارمیه در شمال بغداد خبر داده بود.

وزارت کشور عراق پیش از این،‌ چندین نامه دست خط ابوبکر بغدادی را کشف کرده بود. این نامه ها حاوی پیام های وی به دیگر سران داعش بوده است.



:: بازدید از این مطلب : 876
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 9 بهمن 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت



:: بازدید از این مطلب : 817
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 9 بهمن 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت



:: بازدید از این مطلب : 777
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 9 بهمن 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت
سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران گفت: بسته‌بندی قرآن‌ها به صورتی بوده است که هیچ‌کس نمی‌توانست بدون باز کردن به محتوای آن پی ببرد؛ در نتیجه قرآن‌ها به ۸ داور اهدا شد.
به گزارش مشرق، مسعود ثقفی، مشاور مدیرکل و سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران درباره موضوع توزیع قرآن چاپ عربستان با ترجمه وهابیت در تهران اظهار داشت: در یکی از مدارس تهران روز پنج‌شنبه، مسابقه قرآن فرهنگیان برگزار شد که در خاتمه مسابقه مقرر شد به ۸ داور هدیه‌ای اهدا شود که مدیر مدرسه عنوان می‌کند تعدادی قرآن وکیوم شده دارد.

ثقفی ادامه داد: بسته‌بندی قرآن‌ها به صورتی بوده است که هیچ‌کس نمی‌توانست بدون باز کردن به محتوای آن پی ببرد؛ در نتیجه قرآن‌ها به ۸ داور اهدا شد.

وی افزود: بعداً یکی از داوران، قرآن‌ را باز می‌کند و متوجه این موضوع می‌شود و بلافاصله به مسئولان اطلاع می‌دهد که آنها نیز از داوران خواهش کردند، کتاب‌ مورد نظر را بازگردانند؛ همه کتاب‌ها را پس می‌دهند به جز یک داور که او هم البته کتاب را بازگردانده است.

سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران اضافه کرد: چاپ این کتاب‌های قرآن به سال ۱۴۱۷ هجری قمری باز می‌گردد و در بسته‌بندی پستی آن نیز سال ۱۹۹۷ درج شده است؛ به این معنی که این کتاب‌ها ۱۷ سال پیش چاپ شده است و تعداد کل بسته نیز ۱۹ کتاب است که همه آنها نزد مسئولان ذی‌ربط است.

وی افزود: معتقدیم مدارس باید هشیارتر باشند و ما هم به عنوان مسئولان آموزش و پرورش باید نظارت بیشتری داشته باشیم تا سوء استفاده از غفلت‌ها نشود.  

منبع: فارس


:: بازدید از این مطلب : 758
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 9 بهمن 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت
« آکادمی دعوت به اسلام» با برگزاری مناظره هایی در شهر « اکورا» واقع در ایالت اوندوی نیجریه اقدام به برگزاری نشست های مناظره مسیحیان و مسلمانان کرده که این مساله به اسلام آوردن تعدادی از مسیحیان منجر گردید.

 
 
به گزارش «شیعه نیوز»، آکادمی دعوت به اسلام از سوی افرادی تاسیس گردید که به تازگی اسلام آوردند؛ این گروه از افراد که تا قبل از این در کلیسا فعالیت می کردند؛ مسلمان شده و علوم اسلامی را فرا گرفتند و بعد از آن تلاش کردند تا حقیقت دین اسلام را به تمام کشور معرفی کنند.در مناظرات مسلمانان و مسیحیان به قرآن کریم و کتب مقدس مسیحیان استناد می شود و هدف از آن روشن سازی پیام الهی است که در نتیجه آن 10 مسیحی اسلام آوردند.
 
یکی از تازه مسلمانان گفت: به خطبه ها و نشست ها و مذاکرات گوش دادم؛ امروز به اسلام ایمان آوردم و نام خود را به « محمد» تغییر دادم .لازم به ذکر است که پیروان مسیحیت در جنوب و پیروان اسلام در شمال نیجریه ساکن هستند و این نوع فعالیت ها به مسیحیان فرصت شناخت اسلام و ایمان آوردن به آن را می دهد.
 
ترجمه: شفقنا به نقل از  اسلام وطن


:: بازدید از این مطلب : 765
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 9 بهمن 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت

به گزارش سرویس دینی جام نیوز؛ روزى حضرت خضر از بازار بنى اسرائيل مى گذشت ناگاه چشم فقيرى به او افتاد و گفت : به من صدقه بده خداوند به تو بركت دهد!
خضر گفت : من به خدا ايمان دارم ولى چيزى ندارم كه به تو دهم .


فقير گفت : بوجه الله لما تصدقت على ؛ تو را به وجه (عظمت ) خدا سوگند مى دهم ! به من كمك كند! من در سيماى شما خير و نيكى مى بينم تو آدم خيّرى هستى اميدوارم مضايقه نكنى .
خضر گفت : تو مرا به امر عظيم (وجه خدا) قسم دادى و كمك خواستى ولى من چيزى ندارم كه به تو احسان كنم مگر اينكه مرا به عنوان غلام بفروشى .


فقير: اين كار نشدنى است چگونه تو را به نام غلام بفروشم ؟ خضر: تو مرا به وجه خدا (خداى بزرگ ) قسم دادى و كمك خواستى من نمى توانم نااميدت كنم مرا به بازار ببر و بفروش و احتياجت را برطرف كن !


فقير حضرت خضر را به بازار آورد و به چهارصد درهم فروخت .
خضر عليه السلام مدتى در نزد خريدار ماند، اما خريدار به او كار واگذار نمى كرد.
خضر: تو مرا براى خدمت خريدى ، چرا به من كار واگذار نمى كنى ؟
خريدار: من مايل نيستم كه تو را به زحمت اندازم ، تو پيرمرد سالخورده هستى .


خضر: من به هر كارى توانا هستم و زحمتى بر من نيست . خريدار: حال كه چنين است اين سنگها را از اينجا به فلان جا ببر!
با اينكه براى جابجا كردن سنگها شش نفر در يك روز لازم بود، ولى سنگها را در يك ساعت به مكان معين جابجا كرد.
خريدار خوشحال شد و تشويقش نمود و گفت : آفرين بر تو! كارى كردى كه از عهده يك نفر بيرون بود كه چنين كارى را انجام دهد.


روزى براى خريدار سفرى پيش آمد خواست به مسافرت برود، به خضر گفت : من تو را درستكار مى دانم مى خواهم به مسافرت بروم ، تو جانشين من باش ، با خانواده ام به نيكى رفتار كن تا من از سفر برگردم و چون پيرمرد هستى لازم نيست كار كنى ، كار برايت زحمت است .
خضر: نه هرگز زحمتى برايم نيست .
خريدار: حال كه چنين است مقدارى خشت بزن تا برگردم . خريدار به سفر رفت ، خضر به تنهايى خشت درست كرد و ساختمان زيبايى بنا نمود.


خريدار كه از سفر برگشت ، ديد كه خضر خشت را زده و ساختمانى را هم با آن خشت ساخته است ، بسيار تعجب كرد و گفت : تو را به وجه خدا سوگند مى دهم كه بگويى تو كيستى و چه كاره اى ؟ حضرت خضر گفت :  چون مرا به وجه خدا سوگند دادى و همين مطلب مرا به زحمت انداخت و به نام غلام فروخته شدم .

اكنون مجبورم كه داستانم را به شما بگويم : فقير نيازمندى از من صدقه خواست و من چيزى از مال دنيا نداشتم كه به او كمك كنم . مرا به وجه خدا قسم داد، لذا خود را به عنوان غلام در اختيار او گذاشتم تا مرا به شما فروخت .


اكنون به شما مى گويم هرگاه سائلى از كسى چيزى بخواهد و به وجه خدا قسم دهد در صورتى كه مى تواند به او كمك كند، سائل را رد كند روز قيامت در حالى محشور خواهد شد كه در صورت او پوست ، گوشت و خون نيست ، تنها استخوانهاى صورتش مى مانند كه وقت حركت صدا مى كنند (فقط با اسكلت در محشر ظاهر مى شود.) خريدار: چون حضرت خضر را شناخت گفت :
مرا ببخش كه تو را نشناختم . و به زحمت انداختم .


خضر گفت : طورى نيست . چون تو مرا نگهداشتى و درباره ام نيكى نمودى .
خريدار: پدر و مادرم فدايت باد! خود و تمام هستى ام در اختيار شماست .
خضر: دوست دارم مرا آزاد كنى تا خدا را عبادت كنم .
خريدار: تو آزاد هستى !
خضر: خداوند را سپاسگزارم كه پس از بردگى مرا آزاد نمود.

بحار: ج 13، ص 321.



:: بازدید از این مطلب : 756
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 9 بهمن 1392 | نظرات ()