اهالی جمل و صفین و نهروان اما، تاب تحمل عدالت این مرد را ندارند و دست اتحاد به هم میدهند تا پیشانیهای پینه بسته از عبادت بیولایت خود را برای همیشه تاریخ رسوا کنند.
سحر نوزدهم رمضان در و دیوار کوفه هر چه سعی کردند در هیاهوی رفتنش مولا را منصرف کنند راه به جایی نبردند و دلشورههایی عجیب، مسجد کوفه را رها نمیکند و انگار دل غم گرفته محراب، برای حادثهای سرخ میتپد.
شمشیری دریا را میشکافت و رکعاتی ناتمام از عشق برجای میماند و صدای ضجه جبرئیل بلند میشود که «تهدّمت والله ارکان الهدی».
حالا دو شب است که کوفیان فهمیدهاند علی(ع) نماز میخوانده است، دو شب است که یتیمان کوفه هم بازی روزها و شبهای گذشته خود را شناختهاند و فهمیدهاند آن مردی که غمها و بیکسیهایشان را با او قسمت میکردند مولای ما است.
علی جان، هر شب تو بودی و ضرب قدمهایت در کوچه پس کوچههای غم افزای کوفه، تو بودی و گریههای نیمه شب در نخلستانها، تو بودی و درد دلهایی که نصیب چاه میشد اما امروز دیگر تنها نیستی و ملاقاتت با فاطمه(س) در بهشت، فرشتگان را وجد میآورد.
آقا جان گفتی فرصتها چون آبرها میگذرند پس فرصتها را غنیمت شمرید، گفتی اهل دنیا سوارانی در خواب ماندهاند، سفارش کردی خویشاوندان را از یاد نبرید، صله رحم کنید که صله رحم حساب انسان را نزد خدا آسان مىکند.
آخرین ساعات عمرت درباره یتیمان سفارش کردی و گفتی، مبادا گرسنه و بى سرپرست بمانند، گفتی مراقب همسایگان خود باشید که پیغمبر آن قدر سفارش همسایگان را فرمود که ما گمان کردیم مىخواهند آنها را در ارث شریک کند.
گفتی قرآن این کتاب خدا را دریابیم که مبادا دیگران در عمل کردن، بر ما پیشى بگیرند، گفتی نماز پایه دین شماست و درباره خانه خدا اینگونه تاکید کردی که مبادا حج تعطیل شود که اگر حج متروک بماند، مهلت داده نخواهد شد و دیگران شما را طعمه خود خواهند کرد.
گفتی جهاد در راه خدا را فراموش نکنیم و مضایقه از مال و جان خود در این راه را جایز ندانستی، سفارش کردی زکات بدهیم چرا که زکات آتش خشم الهى را خاموش مىکند.
آقا جان گفتی فقرا و تهیدستان را در زندگى خود شریک کنیم و در انجام کارى که رضاى خدا در آن است بکوشیم و به سخن مردم ترتیب اثر ندهیم.
سفارش کردی امر به معروف و نهى از منکر را ترک نکنید که نتیجه ترک آن این است که بدان و ناپاکان بر شما مسلط خواهند شد و به شما ستم خواهند کرد، آنگاه هر چه نیکان شما دعا کنند، دعاى آنها برآورده نخواهد شد.
گفتی، شما را سفارش میکنم به ترسیدن از خدا، و اینکه دنیا را نخواهید هر چند دنیا در پی شما بیاید. دریغ مخورید بر چیزی، از آنکه به دستتان نیاید. حق را بگویید، برای پاداش آن جهان کار کنید، با ستمکار در پیکار باشید و ستمدیده را یاری کنید.
فرمودی شما را سفارش میکنم به ترس از خدا و آراستن کارها، آشتی با یکدیگر، که من از پیامبر (ص) شنیدم که فرمود: آشتی دادن میان مردمان از نماز و روزه سالیان بهتر است.
مهدی بخشی سورکی
:: بازدید از این مطلب : 376
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1