چهار نفری که دعایشان مستجاب نمی‌شود
نوشته شده توسط : یکی از بچه های هیئت

به عزتم و جلالم و عظمتم و ارتفاع مکانم بر عرش سوگند که امید هر آن کس را که به غیر من امیدوار باشد، قطع می‌کنم و آرزویش را به یأس بدل می‌کنم و در میان مردم لباس مذلت برایش می‌پوشانم. و او را از قرب خودم دور می‌کنم و از وصلم دورش می‌سازم آیا در شدت‌ها به غیر من امید می‌بندد، حال آنکه شداید در دست من است؟ و به غیر من امیدوار می‌شود و با فکرش در دیگری را می‌زند، در صورتی که آن بسته است و در من برای هر کس که مرا بخواند، گشوده و باز است؟

پس کیست که در سختی‌هایش به من امیدوار باشد؟ و کیست که در امر مهمی به من امیدوار باشد و من امید او را قطع کنم؟ من آمال بندگانم را در پیش خود محفوظ قرار داده‌ام، ولی آنها به حفظ من راضی نیستند؟ آسمان‌ها و زمینم را از ملائکه‌ها پر کرده‌ام، کسانی که از تسبیح من دچار ملال و خستگی نمی‌شوند و امرشان کرده‌ام درهای موجود میان من و بندگانم را نبندند، ولی آنها (بندگانم) به قول من اعتماد نمی‌کنند؟ آیا نمی‌داند کسی را که من بر او با مشکلی از مشکلاتم ببندم، کسی جز من نمی‌تواند مالک کشف و رفع آن شود؟

پس او را چه شده که پس از اذان دادنم بر او، او را ناله کننده بر درگاه خودم نمی‌بینم؟ با جودم برایش عطا کردم چیزی را که از من نخواسته بود و سپس آن را از او گرفتم، پس بازگشت آن را از من مسئلت نمی‌کند و از غیر من می‌خواهد، آیا مرا اینگونه می‌بینید که قبل از مسئلت با عطا آغاز کنم آنگاه آن را از من بخواهد، من جواب ندهم؟ آیا من بخیل هستم تا بنده‌ام به من بخل ورزد؟ آیا عفو و رحمت به دست من نیست؟ آیا من جایگاه آرزوها نیستم؟ پس کیست غیر از من که قطع کند؟ آیا امیدواران به غیر من نمی‌ترسند که به آنها امید می‌بندند؟ پس اگر اهل آسمان من و اهل زمین من، همگی به من امید بندند، و من مثل همه آنچه را که امید آنهاست برایشان عطا کنم، از ملک من ذره‌ای کاسته نمی‌شود. و چگونه کم شود ملکی که من قیّم آن هستم؟ پس بدا بر ناامیدشدگان از رحمت من، و بدا بر هر کس که عصیانم می‌کند و مراقب من نیست!

و همچنین، باز در احادیث قدسیه آمده است: أنا عِندَ ظَنّ عبدی بی، فلا یظنّ بی‌ الاّ خیراً؛ من در نزد حسن ظنّ بنده‌ام به من هستم، پس بر من گمان نبرد، مگر خیر و نیکو.

رسول اکرم - صلی الله علیه و آله- نیز فرمود: خدا را در حالی بخوانید که به اجابت دعا یقین دارید و از حضرت امام صادق (ع) نیز روایت شده است:‌ هرگاه دعا نمودی، چنین گمان کن که اجابت در خانه‌ات است. در روایتی دیگر آمده است که: با قلبت به خدا روی بیاور و اجابتت را درِ خانه‌ات حساب کن!

و همچنین روایت شده است: که فرعون به هنگام غرق شدن، به موسی استغاثه نمود و به خداوند استغاثه نکرد، پس خدا به موسی وحی کرد: یا موسی! به درستی که تو نمی‌توانی به داد او برسی، چرا که تو خلقش ننموده‌ای و اگر او از من یاری می‌خواست، پناهش می‌دادم. و همچنین داستان قارون و عتابش به موسی (ع) در جواب ندادنش به او معروف است.

ای برادر من! بدان که آنچه روایات به آن دلالت می‌کند این است که کسی به خداوند گمان نیکو و حسن نمی‌برد، مگر اینکه خداوند با او بنا به آنچه گمان برده، معامله می‌کند ولی بسیاری از مردم مغرور شده، چنین پنداشته‌اند که: عدم مبادلات در دین «حسن ظنّ» داشتن به غفران خداوند است.

بی‌شک از او دلیل خواسته شده و گفته خواهد شد: اگر چنین است، پس چرا در امر رزقت به خداوند حسن ظن نداری، حال آنکه خداوند در قرآن آن را ضمانت و آن را با «سوگند مؤکد» یاد کرده است. و اگر چنین است که حسن ظنّت به لطف و کرم و عنایت خداوندی است، این صفت‌ها تنها به امور اخروی اختصاص ندارد و اگر در امر دنیایت به کرمش اعتقاد داری، پس چرا به هنگام فقدان اسباب رزق دچار اضطراب شده، به کرمش اتکاء نمی‌کنی؟ و این همه اندوه و هم و غم به خاطر حاجت‌ها چه دلیلی دارد؟

اگر پدری توانا و دارای عنایت داشته باشی که روزیت را عهده‌دار شده باشد، آیا به ضمانتش رضایت داده، به قبولش اطمینان حاصل می‌کنی؟ آیا تو به راستی عنایت خداوندی را از عنایت پدرت کمتر می‌دانی، یا از ناتوانی‌اش می‌ترسی، یا اینکه احتمال می‌دهی درباره‌ات بخل روا دارد؟ آیا هنوز اعتقاد نیافته‌ای که اوست ارحم الراحمین و اقدرالقادرین و اجود الاجودین؟

روایت شده که به هنگام محاسبه خلق، توسط خداوند، متعال، گناهان بنده‌ای به خوبی‌هایش غلبه می‌کند. پس فرشتگان او را گرفته، به طرف آتش می‌برند او رو به درگاه حق می‌کند. در این حال خداوند امر می‌کند او را برگردانند و می‌پرسد: چرا به درگاه من رو کردی؟ پاسخ می‌دهد: ای پروردگار! به درستی که ظن من به تو این نبود! خطاب می‌رسد: ای فرشتگان من! به عزت و جلالم سوگند! او حتی یک روز نیز به من حسن ظن نداشت، ولی چون ادعای آن را می‌کند، او را به بهشت ببرید!

از دیگر شرایط دعا این است که نسبت به احدی در عرض و مالش ظلم روا ندارد.

در یکی از حدیث‌های قدسی آمده است: از تو دعا و اجابت از من، پس هیچ دعایی را از من مپوشان، مگر خواستن لقمه حرام.

در روایتی از رسول اکرم (ص) آمده است:‌ هر کس که بخواهد دعایش مستجاب شود، باید کار و غذایش را پاکیزه کند.

و در نصایحی که خداوند متعال به حضرت عیسی - علی نبینا و آله و علیه‌السلام- فرمود، از جمله این بود:‌

یَا عیسی! قُل لِظَلَمَةِ بنی اسرائیل: لا تَدعُونی و السحتُ تَحتَ اَحضَانِکُم والاَصنِامُ فی بُیُوتِکُم، فَانّی آلیت أن اُجیبَ مَن دَعَانی، و أن اجعَلَ اِجَابَتی لَعَناً عَلَیهِم حَتّی یَتَفَرّقوا.

به ستمکاران بنی اسرائیل بگو مرا نخوانید و حال آنکه در زیر گام‌هایتان رشوه و در خانه‌هایتان بت وجود دارد و به درستی که من سوگند یاد کرده‌ام دعای کسی را اجابت می‌کنم که مرا بخواند. از این رو، اجابت من در حق آنها «لعن» است تا زمانی که پراکنده شوند.

و از رسول اکرم (ص) روایت شده است که فرمود: خداوند به من اینگونه وحی کرد: ای برادر پیامبرانِ انذار دهنده و ای برادر پیامبران مرسل! قومت را بترسان که مبادا به خانه‌ای از خانه‌های من داخل شوند، و حال آنکه بر ذمه یکی از آنها، مظلمه یکی از بندگانم باشد و من، او را تا زمانی که به نماز ایستاده، لعن می‌کنم، تا آن مظلمه را به صاحبش برگرداند. آن‌گاه گوش او می‌شوم که با من بشنود، چشمش می‌گردم که با من ببیند و او، به درستی از اولیا و برگزیدگان من بوده، با پیامبران و صدیقان و شهیدان در بهشت من همسایه و همجوار خواهد بود.

و ردّ شدن دعای مرد بنی‌ اسرائیلی که با زبانی هرزه و عصیانگرانه و بی‌تقوی و نیتی ناپاک دعا می‌کرد، روایت شده است.

و نیز از پیامبر اکرم (ص) روایت شده است که: مثل دعا کننده بدون عمل، مانند تیرانداز بدون کمان است.

و از حضرت صادق (ع) روایت شده است: خداوند متعال دعایی را که از اعماق قلب نباشد و قلب دعا کننده‌اش به هنگام دعا، در جای دیگری مشغول باشد، مستجاب نمی‌کند. پس هرگاه که دعا می‌کنی، با قلبت به او روی بیاور! سپس یقین داشته باش که دعایت مستجاب می‌شود.

و از همان حضرت روایت شده است: دعایی که از ظاهر قلب صورت بگیرد، و نیز از طرف سخت قلبی قسی، آن نیز مستجاب نمی‌شود.

و نیز روایت شده است که چهار نفر هستند که دعایشان مستجاب نمی‌شود:

مردی که در خانه‌اش نشسته و بگوید: خدایا روزی‌ام را برسان! مردی که زنش را نفرین کند و مردی که خدا اموال و دارایی‌هایی در اختیارش بگذارد و او آن‌ها را تباه کند و مردی که مالی را به مردی دیگر قرض داده و به آن شاهد نگیرد و بعد بدهکار آن مال را انکار کند.

در بعضی از روایات اضافه شده که همچنین به همسایه‌اش نفرین نکند و از خداوند امر حرام طلب نکند و خواستش از خداوند قطع رحم نباشد.

از حضرت امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است که فرمود: ای صاحب دعا! از خداوند امر محال و حرام نخواه!

و زمانی که دعاکننده خود را از این اوصاف خالی کرد، پس باید که اسباب اجابت دعایش را آماده کند؛ مثل طهارت و وقت‌های خاص و احوال خاص و نماز و روزه و گریه و غیر آن.

روایت شده که مابین بهشت و جهنم عقبه‌ای وجود دارد که از آن نمی‌گذرند، مگر گریه‌کنندگان از خوف خداوند.

از پیامبر اکرم (ص) روایت شده که فرمود: خداوند به من خبر داد و فرمود:

وَ عِزَّتی و جلالی! مَا اَدرَکَ العَامِلُونَ دَرکَ البُکّاءِ عِندِی شَیئَاً، و انّی لاَبنی لَهُم فی الّرفیعِ الاِعلَی قَصرَاً، لایُشارِکُهُم فیه غَیرِهِم.

به عزّتم و جلالم سوگند یاد می‌کنم مرا آن اندازه که صاحبان گریه‌های زیاد درک کرده‌اند، هیچ یک از دسته‌ای عمل‌کننده، آن اندازه درک نکرده‌اند و به درستی که من برای بیش گیرندگان، قصر رفیع اعلا بنا خواهم کرد که غیر آنها، کسی در آن شریکشان نباشد.




:: بازدید از این مطلب : 375
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 23 مرداد 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: