* از روند تولید کار بفرمایید.
ما ابتدا هماهنگ کردیم تا با کاریکاتوریست دانمارکی «وستر گارد» ملعون گفتوگو کنیم. این کار خیلی سختی بود، پیچیدگی امنیتی وجود داشت اما به فضل خداوند هیچ چیز دیگری را نمیتوانیم عنوان کنیم. ایشان در شرایط امنیتی بسیار بالایی زندگی میکنند؛ بادی گاردهای اسرائیلی و دانمارکی دارد و منزلش کاملا محافظت شده است. ما اجازه نداشتیم داخل حیاط فیلم بگیریم، شدیدترین تدابیر امنیتی را فراهم کرده بودند. ما در منزل فیلم گرفتیم و سر میز صبحانه کار را گرفتیم.
عباس لاجوردی – مستندساز ایرانی و «وستر گارد» – کاریکاتوریست هتاک دانمارکی
هیچ یک از دو ملعون قرآن را نخوانده بودند
چه سوالی را مطرح کردید؟
ما یک سؤال مشترک برای او و تری جونز داشتیم و پرسیدم: «آیا شما قرآن خواندید» جواب هر دو این بود: «نه من قرآن نخواندم» و ما سوال کردیم چگونه وقتی کتاب آسمانی ما را نخواندید اسلام را میشناسید و به آن حمله میکنید؟
یکی از همراهان ما خانم فرانسوی بود. ایشان مسیحی و بعد مسلمان شده است، ایشان گفتند: آقای «وستر گارد» من مسیحی بودم، قرآن خواندم و مسلمان شدم و به شما هم توصیه میکنم قرآن بخوانید، ممکن است روی شما هم تاثیر داشته باشد، گارد فقط فکر کرد، به یک گوشه خیره شد، دستش را زیر چانه گذاشت و کاملا متمرکز شد.
گفت از هولوکاست نمیتوان کاریکاتور کشید ولی از پیامبر چرا
* با توجه به مصاحبه رودررویی که با این دو نفر داشتید، نظر خودتان درباره این افراد چیست؟
اینها اسباب و وسیله برای حمله به اسلام بودند. احساس کردم ابزار هستند و به نوعی مترسک برای پیشبرد اهدافشان؛ و از بیدانشی و ندانستن آن استفاده کردند؛ همانطور که از ندانستن وهابیت استفاده میکنند. مغزشان را شستوشو داده بودند. گارد لجاجت روی نظرش داشت و گفت: یک نماینده مسلمانان دانمارک با من گفتوگو کرده و من گفتم از نظرم کوتاه نمیآیم. ما پرسیدیم: چرا توهین کردید؟ او در جواب گفت: اینجا دانمارک است و آزادی هست. ما پرسیدیم: شما که میگویید اینجا آزادی است میتوانید علیه هولوکاست هم کاریکاتور بکشید و چاپ کنید؟ گفت: نه. گفتیم: چرا؟ در جواب گفت: نه نمیشود، ویراستار (که منظورش سردبیر بود) اجازه نمیدهد. ما گفتیم سانسور است، اما گفت سردبیر اجازه نمیدهد.
او گفت: دانمارک کشور آزادی است و ما میتوانیم به هر کسی توهین کنیم. من خودم دین ندارم. ما پرسیدیم: چرا «فون تریه» را از جشنواره کن که مدعی آزادی است اخراج کردند؟ او سکوت کرد و خندید.
* طرح سوال هولوکاست باعث آزار و اذیت شما نشد؟
بله همین سؤال باعث شد ما را اذیت کنند. بادیگاردها اسرائیلی بودند و در یک ساعت و نیمی که وقت مصاحبه داشتیم پاسپورتهایمان را به شهر مرکزی ارسال کردند و ما را آنجا بردند. اداره پلیس به عکس پاسپورت خانم فرانسوی ایراد گرفت و گفت جعلی است، اما به فضل خداوند مشکل مرتفع شد.
* خانه در کجا واقع شده بود؟
خانه بیرون از شهر بود، یک فضایی که کاملا امنیتی و محافظت شده است. مملو از مامورهای امنیتی بود. همه خیابانهای اطراف با دوربین مداربسته تحت کنترل بود.
آدرس درست به ما نداد
* چگونه به آنجا رفتید؟
با تاکسی به آنجا رفتیم. آدرسی که به ما دادند را به چند دوست دادیم و گفتیم اگر برنگشتیم دوستانمان مطلع شوند. به ما گفته بود وقتی وارد ماشین شدید تلفن من را بگیرید و گوشی را به راننده تاکسی بدهید تا راهنمایی کنم. ما دیدیم آدرسی که به ما داده بود با آدرسی که ما به آنجا رفتیم بسیار متفاوت بود؛ پس از ۵۰ دقیقه به مقصد رسیدیم.
وقتی گفتم میخوام با تری جونز مصاحبه بگیرم به من خندیدند/ «تری جونز» از «وستر گارد» هم احمقتر بود
*بعد از مصاحبه با کاریکاتوریست، مُصر شدید تا با تری جونز صحبت کنید؟
بله همینطور است. مصاحبه با گارد با فضل خداوند انجام شد. من مصمم شدم تا با تری جونز هم مصاحبه بگیرم که کارم کامل شود. یک سری از دوستان به تصمیم من خندیدند، اما من به فضل خداوند ایمان داشتم. مصاحبه با «وستر گارد» در لحظات آخر درست شد. امید داشتم این اتفاق با کمک خداوند رخ میدهد. یک سری هماهنگیها انجام شده بود. دوستانی که آنجا بودند قرار بود هماهنگ کنند تا برویم دفتر ایشان. روز اول تعدادی از بچهها را آف کرده بودم، خودم به محل رفتم، فکر نمیکردم همان روز میسر شود تا با او گفتوگو کنم اما این اتفاق محقق شد. من هم از همان فرصت استفاده کردم و صحبت کردم. او حتی از «وستر گارد» هم احمقتر و نادانتر بود، همان جا حس بدی به من دست داد. این حس بد بیشتر از گارد بود.
گفتوگوی عباس لاجوردی – مستندساز – و «تری جونز» کشیش آمریکایی
به دفترش برای مصاحبه مراجعه کردید؟
نه بیرون از دفتر این مصاحبه انجام شد. در آمریکا قانون این است که اگر داخل دفتر یا خانه کسی بروید، میتوانند فرد را بکشند و بعد بگویند او قصد حمله به من را داشته است.
در حالی که در حلقه امنیتی خودش راه میرفت خبرنگاران زیادی بودند، من جلو رفتم و توانستم صحبت کنم. خبرنگاران خارج از رینگ امنیتی حرکت میکردند اما من رودرروی او قرار گرفتم و اولین سوالم را پرسیدم « قرآن خواندی»؟ گفت: نه، من اصلا قرآن نخواندم. او مرا به دفترش دعوت کرد اما من نرفتم. در ادامه این سوال را پرسیدم که چرا وقتی قرآن را نخواندی، به قرآن و حضرت رسول اهانت و حمله کردی؟ او پاسخ داد: مسلمانها باعث شدند ما از اسلام بدمان بیاید. گفتم مسلمانهای مد نظر تو چه کسانی هستند؟ آیا بن لادن مد نظر تو است؟ گفت: بله. من گفتم: ما مسلمانها، این افراد را مسلمان به شمار نمیآوریم، چون این افراد تندرو و رادیکال هستند. شما نباید اسلام را با آنها بسنجید. بعد که با او صحبت کردم و گفتم ما به عنوان مسلمان داریم این موارد را به تو میگوییم آخرش به این نتیجه رسید و گفت: «بله حق با شماست». این جمله را هیچ وقت نگفته، شاید هیچ وقت هم نگوید اما این جمله را گفت. این جمله را در یک شرایط باز عنوان کرد و نمیتواند بگوید تحت فشار این جمله را گفته است. ما تحت فشار بودیم، مدام در فاصله یک متری و دو متری حلقه امنیتی بودند. خیلی هم نگران بود که از طرف من صدمه نبیند.
«تری جونز» گفت موافقم که میگویید مسلمانان با بنلادن فرق دارند
* چرا این احساس را میکرد و چگونه متوجه شدید؟
چون من ایرانی هستم. دستم را چک میکرد، در چشمهایم نگاه میکرد، در یک ثانیه سه بار به سمت دست و چشمهایم نگاه میکرد که من کاری انجام ندهم. آخر مصاحبه وقتی گفتم نباید اسلام را با بنلادن بشناسی و باید دقت بیشتری کنی، اسلام دین خوبی است و من به عنوان مسلمان به تو میگویم که باید دقت کنی. بنلادن نماینده اسلام نیست و ما با او مشکل داریم. دین اسلام دین خوب و کاملی است و من بیشتر از تو اسلام را میشناسم، گفت: «بله شما راست میگویی و حق با شماست و من با نظر شما کاملا موافقم». این را که گفت من از سوالات دیگر منصرف شدم؛ هرچند که می دانستم این افراد نسبت به اسلام کینه دارند.
«تری جونز» میگفت در ایران کلیسا نداریم
* درباره آزادی، نظر خاصی داشت؟
بله. میگفت در ایران آزادی نیست و کلیسایی در ایران وجود ندارد. من این کار را کردم که به ایران حمله کنند و در ایران کلیسا باشد. ما گفتیم اشتباه میکنید و در مرکز شهر کلیسا داریم. در فیلم هم به کلیسای تهران کات میکنیم. او کاملا انسان نادان و کماطلاع و خصوصا بسیار بسیار احمقی بود.
* سال گذشته به این فیلم موهن اشاره نکرد؟
نه هیچ اشارهای به این کار نکرد.
* شما هم تنها درباره قرآنسوزی از او سوال کردید؟
بله فقط درباره قرآنسوزی با او صحبت کردم. وقتی صحبتهای من را تایید کرد، گفتم صلاح نیست مطالب دیگری عنوان کنم و پافشاری بر مواضع کنم. باز هم مرا به دفترش دعوت کرد اما نگران بود که چه زمانی خاک آمریکا را ترک میکنم.
* میپرسید که چه زمانی برمیگردید؟
بله، میپرسید کی برمیگردی به کشورت. آیا مستقیم یا غیرمستقیم به تهران میروی؟ میخواست بداند شاید در کشور ثالث زندگی میکنم. نتیجه همه این حرفها این است که اولین تفکر که حمایت میکند یهودیهای صهیونیست هستند. دیدیم که بادی گاردها در دانمارک اسرائیلی بودند. تری جونز را هم دولت آمریکا به صورت غیرمستقیم حمایت میکند.
* مستند شما چند دقیقه است و چه زمانی نمایش داده خواهد شد؟
مستند ما ۵۰ دقیقه است و اولین نمایش آن در جشنواره سینما حقیقت خواهد بود. برای جشنواره سینما حقیقت سال گذشته آماده کردیم اما چند روز دیرتر رسید و داوران به کار خود پایان داده بودند. برای یک عده معدودی پخش شد که عکسالعملهای عجیبی داشتند، وسعت کار به فضل خدا زیاد است، ما اولین افرادی بودیم که با هر دوی این افراد مصاحبه کردیم. کاریکاتوریست دانمارکی متعجب شد، در راشها داریم اما در فیلم این بخش نگنجاندیم. شاید بعد آن را در فیلم بگنجانیم. او گفت: شما به چه جراتی آمدید اینجا؟ گفتیم: چرا؟ جواب داد: هیچ کس جرات نمیکند بیاید به خانه من مصاحبه کند، چون تیم امنیتی پیچیدهای دارم. ما در پاسخ گفتیم: ما مستندساز مستقل هستیم و باید مردم دنیا را آگاه کنیم. او شوکه شده بود، آنها به قدری قدرت داشتند که با هواپیما هماهنگ کرده بودند که اگر ما مشکلی نداشتیم منتظر ما بمانند و پرواز را با تیم امنیتی آنها چک کنند و بدون اجازه پرواز صورت نگیرد. محافظها ما را تا داخل فرودگاه همراهی کردند.
*ممکن است فیلم از شبکه سه پخش شود؟
بله آقای شریعت پناهی علاقه دارند که از شبکه سه پخش شود. ایشان کار را دیدند و اصرار دارند هماهنگیها صورت گیرد. این کار کاملا افشاگرانه است.
* تولید فیلم چقدر به طول انجامید؟
این مستند را در کشورهای آمریکا، دانمارک و فرانسه کار کردیم. ۱۰ ماه به طول انجامید و دقیقا ۱۱ سپتامبر با تری جونز مصاحبه کردیم و اردیبهشتماه سال گذشته با کاریکاتوریست دانمارکی صحبت کردیم. فیلم توسط مرکز گسترش مستند و تجربی با حمایت آقای شمقدری تولید شد و اگر مساعدت آقای شمقدری نبود این فیلم ساخته نمیشد.
منبع : فارس
:: بازدید از این مطلب : 402
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3